دستان شما، چهرۀ اندوهناک کودکان گرسنه ای را مانَد!ِ
دستان سبک شما، زرنگ چون زنبور عسل
دستان شما که زیر پوست سخت خود عاطفه و دوستی نهفته دارد.
حال که گرسنگی تان را نان و گوشت باید.
شما این دنیای شاخه های سنگین از میوه را ترک می کنید
بی آنکه یک بار بر سفره ای سفید غذا خورده باشید
به ویژه شما آسیائیها، آفریقائیها
خاورمیانه ای ها، اهالی جزایر اقیانوس آرام
شمائی که بیش از هفتاد درصد انسانها را تشکیل می دهید
شما بی اعتنائید، همچون دستان پیرخود
کنجاو و تحسین گرید، همچون دستان جوان خود ...
اگر غلطکهای چاپ دروغ می گویند،
اگر آفیش و آگهی ِ نصب شده بر ستون دروغ می گویند،
اگر رانهای لخت دختران بر پرده دروغ می گویند،
اگر ویولن زن کاباره دروغ می گوید،
اگر روشنائی ماه در شبان ِ روزهای نومیدی ما دروغ می گوید،
اگر همۀ مردم و همه چیز، جز دستان شما، دروغ می گویند،
برای اینست که دستا نتان همچون خاک رس رام و شکل پذیر،
و برای این که دستانتان شورش نکنند
در این دنیائی که مرگ چشم به راه ماست
در این دنیائی که زیستن می توانست چه زیبا باشد.
از مجموعۀ « در شب برفی و شعرهای دیگر » ، ناظم حکمت ، ترجمۀ فرانسوی، گالیمار، 1999،
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر