۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

قدرت دوگانه و. ا. لنین

و. ا. لنین

قدرت دوگانه

مسألۀ اساسی هر انقلاب قدرت دولتی است. بدون درک این
مسأله، نه می توان از شرکت آگاهانه در انقلاب سخن گفت و نه از رهبری آن.

ویژگی بسیار برجستۀ انقلاب ما این است که موجب قدرتی دوگانه شده است. در درجۀ نخست این واقعیت [قدرت دوگانه] باید درک شود: بدون درک آن نمی توان پیش رفت. ما باید بدانیم چگونه «فرمول های» قدیمی، از جمله فرمول های بلشویکی را تکمیل و اصلاح کنیم، زیرا در حالی که این فرمول ها در کل درست اند اما آشکار شده که تحقق مشخص آنها متفاوت است. هیچ کس در گذشته به قدرتی دوگانه فکر نکرد یا نمی توانست فکر کرده باشد.

قدرت دوگانه چیست؟ در کنار دولت موقت، [یعنی] دولت بورژوائی، دولتی دیگر ظهور کرده است، که هنوز ضعیف و نوپا است، اما بی شک دولتی است که واقعاً وجود دارد و دارد رشد می کند: شوراهای نمایندگان کارگران و سربازان.

ترکیب طبقاتی این دولت ِ دیگر چیست؟ این شامل پرولتاریا و دهقانان (در اونیفورم سربازی) است. سرشت سیاسی این دولت چیست؟ این یک دیکتاتوری انقلابی است، یعنی قدرتی که مستقیماً بر تصرف انقلابی، بر ابتکار عمل مستقیم مردم از پائین، متکی است، و نه بر قانونی که به دست یک قدرت دولتی متمرکز تصویب شده باشد. این نوع ِ کاملاً متفاوتی از قدرت بجای آن قدرت معمولاً موجود در جمهوری های پارلمانی بورژوا – دموکراتیک از نوع متداول هنوز غالب در کشورهای پیشرفتۀ اروپا و آمریکا است. این امر اغلب نادیده گرفته می شود، به اندازۀ کافی به آن فکر نشده است، در حالی که موضوع اصلی است. این قدرت از همان نوع ِ کمون پاریس ِ ۱٨٧۱ است. مشخصات اصلی این نوع [قدرت] چنین اند: ۱) منبع قدرت قانونی نیست که از پیش در پارلمان بحث و تصویب شده باشد، بلکه ابتکار عمل مستقیم مردم از پائین در سطوح محلی خودشان است - «تسخیر» مستقیم [قدرت دولتی] در اصطلاح رایج آن است؛ ٢) جایگزینی پلیس و ارتش، که نهادهائی جدا از مردم و ضد مردمی اند، با تسلیح مستقیم تمام مردم؛ نظم دولتی در چنین قدرتی [حکومتی] به دست خود کارگران و دهقانان مسلح، به دست خود مردم مسلح، حفظ می شود؛ ٣) دستگاه اداری، دیوانسالاری، نیز به همین شیوه جای خود را به سلطۀ مستقیم مردم می دهد یا دست کم زیر کنترل ویژۀ مردم قرار می گیرد؛ مسؤلان اداری نه تنها منتخب اند بلکه با نخستین درخواست مردم قابل عزلند؛ آنان به مقام ماموران ساده تنزل می یابند؛ از گروهی ممتاز ِ دارای « مشاغل ِ» با پاداش گزاف، در مقیاس بورژوائی، به کارگران ِ « لشکر خدماتی » ویژه تبدیل می شوند، که پاداش شان از مزد معمولی یک کارگر متخصص فراتر نمی رود.

این، و تنها این، ماهیت کمون پاریس را همچون نوع ویژه ای از دولت تشکیل می دهد. این ماهیت فراموش شده یا توسط پلخانف ها (شووینیست های خالصی که به مارکسیسم خیانت کرده اند)، کائوتسکی ها (سانتریست ها یعنی آنان که بین شووینیسم و مارکسیسم نوسان می کنند)، و عموماً توسط همۀ آن سوسیال – دموکرات ها، سوسیال – رولوسیونرها، و غیره و غیره، که فعلاً بر مسند متزلزل حکومت نشسته اند، تحریف شده است.

آنان می کوشند با عبارات پوچ، تجاهل و طفره روی [از این مسأله] بگریزند؛ آنان هزار بار دربارۀ انقلاب به یکدیگر تبریک می گویند، اما از تفکر دربارۀ اینکه شورای نمایندگان کارگران و سربازان چیست خودداری می کنند. آنان از به رسمیت شناختن این حقیقت ِ آشکار خودداری می کنند که تا آن حد که این شوراها وجود دارند، در آن حد که یک قدرت اند، ما در روسیه دولتی از نوع کمون پاریس داریم.

من بر واژه های « در آن حد » تأکید کرده ام، زیرا شورا صرفا قدرتی نوپا است. خود او از طریق سازش مستقیم با دولت موقت بورژوائی و از طریق دادن یک رشته امتیازات واقعی، مواضع خود را به بورژوازی تسلیم کرده و به این تسلیم ادامه می دهد.

چرا؟ آیا به این دلیل که چخیدزه، تسره تلی، استکلف و شرکا در « اشتباه » اند؟ چه حرف یاوه ای. تنها انسانی بی فرهنگ می تواند این گونه فکر کند نه یک مارکسیست. علت این امر ناکافی بودن آگاهی طبقاتی و [ضعف] تشکل پرولتاریا و دهقانان است. « اشتباه » رهبران که من آن را دروغگوئی در موضع خرده بورژوائی آنان نامیده ام، در واقع این است که به جای روشن کردن ذهن کارگران، آنان را گیج
می کنند؛ به جای برطرف کردن توهمات خرده بورژوائی، آنها را به آنان تزریق می کنند؛ به جای رها ساختن مردم از نفوذ بورژوازی آن را مستحکم می سازند.

از اینجا همچنین باید روشن شود که چرا رفقای ما، وقتی که «بسادگی» این پرسش را ارائه می دهند: آیا دولت موقت باید فوراً سرنگون شود؟ اشتباهات زیادی مرتکب می شوند.

پاسخ من این است: ۱) این دولت باید سرنگون شود، زیرا دولت ِ مشتی متنفذ، دولتی بورژوائی است
و نه دولت مردم، و در تأمین صلح، نان یا آزادی ِ کامل،
ناتوان است؛ ٢) این دولت نمی تواند هم اکنون سرنگون شود، زیرا با یک سازش مستقیم و غیر مستقیم، رسمی و عملی با نمایندگان شوراهای کارگران، و پیش از همه با شورای رهبری، شورای پتروگراد، در قدرت نگاه داشته شده است؛ ٣) به طور کلی، این دولت نمی تواند به شیوۀ معمولی « سرنگون » شود، زیرا بر «پشتیبانی» ای متکی است که دولت دوم – شورای نمایندگان کارگران، به بورژوازی داده است، و این دولت تنها دولت انقلابی ممکن است که مستقیماً فکر و ارادۀ اکثریت کارگران و دهقانان را بیان می کند. بشریت هنوز تکامل نیافته است و ما هنوز نوع دولتی برتر و بهتر از نمایندگان شوراهای کارگران، کارگران کشاورزی، دهقانان و سربازان نمی شناسیم.

کارگران ِ دارای آگاهی طبقاتی برای تسخیر قدرت باید موفق شوند اکثریت را به سوی خود جلب کنند. تا زمانی که به ضد مردم هیچ زوری به کار برده نشود راه دیگری برای کسب قدرت وجود ندارد. ما بلانکیست نیستیم، ما طرفدار تصرف قدرت به دست یک اقلیت نیستیم، ما مارکسیست هستیم، ما از مبارزۀ طبقاتی پرولتاریا به ضد سودا زدگی خرده بورژوائی، به ضد شووینیسم - دفاع طلبی، به ضد عبارت فروشی و وابستگی به بورژوازی جانبداری می کنیم.

بگذارید یک حزب کمونیست پرولتری ایجاد کنیم؛ عناصر اصلی آن پیش از این توسط بهترین پیروان بلشویسم ساخته شده اند؛ بگذارید صفوف خود را برای کار طبقاتی پرولتاریا متحد کنیم؛ و شمار بزرگتر و بزرگتری از میان پرولتاریا، ازمیان فقیرترین دهقانان به صفوف ما خواهند پیوست. زیرا تجربۀ کنونی روز به روز توهمات خرده بورژوائی آن « سوسیال – دموکرات ها »، چخیدزه، تسره تلی، استکلف و دیگران، « سوسیال – رولوسیونرها » این خرده بورژواهای حتی ناب تر و غیره را متلاشی خواهد کرد.

بورژوازی از قدرت مطلق بورژوازی جانبداری می کند.

کارگران دارای آگاهی طبقاتی از قدرت مطلق نمایندگان شوراهای کارگران، کارگران کشاورزی، دهقانان و سربازان جانبداری می کنند، زیرا قدرت مطلق نه با اَعمال ماجراجویانه بلکه با روشن کردن افکار پرولتاریا، با رها ساختن آنان از تأثیرات بورژوازی ممکن می گردد.

خرده بورژوازی – « سوسیال – دموکرات ها »، سوسیال – رولوسیونرها، غیره و غیره – متزلزل است و در نتیجه مانع این روشنگری و رها ساختن است.

این صف بندی طبقاتی واقعی نیروهاست که وظایف ما را مشخص می کند.

***

نخستین انتشار: شمارۀ ٢٨ پراودا، ۹ آوریل ۱۹۱٧

ترجمه از متن انگلیسی مجموعۀ آثار لنین، انتشارات پروگرس، ۱۹٦۴، مسکو،

جلد ٢۴، صفحات ۴۱ – ٣٨

مترجم: بهروز فرهیخته

تاریخ ترجمه ٢٠ دی ۱٣٨٧، ۹ ژانویۀ ٢٠٠۹

www.aazarakhsh.org

azarakhshi@gmail.com


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر